به نام خالق هستی بخش
در رثای ابتذال شر و شهادت پنج همکار فرهیخته دانشگاهی
" بای ذنب قتلت " به کدامین گناه کشته شدی؟!!!
شهادت مظلومانه پنج تن از اعضای هیات علمی دانشگاه شهید بهشتی موجی از تاثر و تاسف و همدردی را در بین همکاران هیات علمی ، کارمندان و دانشجویان دانشگاه و آحاد ملت سرافراز ایران به همراه داشت . این جنایت وحشیانه که در نهایت شقاوت و بی رحمی وبه وقت شبانگاهان نسبت به همه اعضای خانواده رخ داد دلالت آشکاری بر نهایت رذالت هنجاری و زبونی بدخواهان این ملت و مملکت دارد.
کلام فاخر الهی در قرآن کریم به زیبایی و در نهایت لطافت ، شدت قبح چنین اعمال زشتی را در کشتن افرادی که مرتکب گناه و تقصیری نسبت به دیگران نشده اند ، به تصویر می کشد. جنایت کشتن دختران در عصر جاهلیت که با افتخار و به صرف جنسیت آنها انجام می گرفت، با این تقبیح خداوند متوقف و مورد سرزنش قرار گرفت.
حال مصیبت اینجاست که در قرن بیست و یکم و در عصر شکوفایی علم و فن آوری های نوین ، چنین رفتار قبیح ، غیراخلاقی و بی رحمانه ای با همان منطق اما این بار توسط مدعیان تجدد و دموکراسی تکرار می شود. عده ای از دانشمندان فیزیک دانشگاه شهید بهشتی به اتهام توانایی علمی ودانش هسته ای که داشتند را ناجوانمردانه و بسیار رذیلانه به شهادت رساندند. این سوال بزرگ خداوند همچنان قابل طرح و بازخوانی است که این دانشمندان به کدامین گناه و جرم کشته شدند؟ در کدامین آیین و مذهب و مسلک انسانی ، عالم و دانشمند بودن استحقاق مرگ را درپی دارد؟
آیا جز در منطق تبعیض نژادی یهودیان افراطی در مذهب و مسلک دیگری می توان چنین منطقی را جستجو کرد؟
اصول حقوق بشر دوستانه که یکی از دستاوردهای درخشان مصلحان اجتماعی و حقوقدانان منصف در قرن بیستم محسوب می شود ؛ به منظور ضابطه مند کردن جنگ ها و کنترل اعمال بی رحمانه نظامیان درگیر جنگ ، تعرض به هر منطقه غیرنظامی و یا به هر فرد غیرنظامی را در هنگامه جنگ ها مصداق بارز جرم علیه بشریت و جنایات جنگی ارزیابی نمودند. این مصوبات و مقررات حقوقی بارقه های امیدی را برای جلوگیری از گسترش آثار مخاصمات نظامی به غیراز مناطق درگیر جنگ و تعرض به افراد غیرنظامی ، در روح آزرده انسان های خسته از نزاع و دشمنی قرن بیستم دمید. اما با پیشرفت تکنولوژی های نوین جنگی در شرایطی که هیچ جنگ واقعی یا رسمی بین ایران و رژیم تحمیلی اسرائیل واقع نشده بود و حتی قبل از آغاز تعرض نظامی به کشور ایران و وقوع جنگ ، ترور دانشمندانی که دستاوردهای علمی ایشان هزاران ثمره انسان دوستانه و راهگشای اجتماعی از جنس درمان و حل معضلات اجتماعی داشته است را صرفا با احتمال این که شاید علم و احاطه ایشان به دانش هسته ای ، موجب تقویت بنیه دفاعی ایران در یک جنگ احتمالی قرار می گیرد، بدون تردید نقض کلیه اصول اولیه و بنیادین حقوق بشر دوستانه محسوب می شود. شدت قبح این جنایات به حدی است که حتی سکوت در برابر چنین رفتارهای ددمنشانه ، مصداق بارز ابتذال شر و افول ارزش های اخلاقی – قواعد حقوقی و اصول بنیادین حقوق بین الملل و حقوق بشردوستانه است.
جنگ که به تعبیر همه مصلحان و نیک اندیشان و حقوقدانان منصف " شر مطلق " است چنانچه
با نقض اصول راهبردی و قواعد ابلاغ شده بین المللی همراه باشد، سقوط در منجلاب رذالت
های سیاسی ، اقتصادی و صفات حیوانی و بربریت جوامع بدوی است ؛که در عین حال ظلمی فاحش به قلمرو ارزش های انسانی و روند تکاملی حقوق و هنجارهای اخلاقی محسوب می شود.
البته نظر به اینکه تمدن نوظهور و بزک کرده غرب از میانه قرن ها استعمارگری با فرهنگ آپارتاید و تفاخر و تبعیض نژادی متولد شده است، بر خلاف تمدن فرهنگ سازو دیرینه ایران عزیز، شاید هنوز به ورزیدگی و بلوغ خود نایل نشده است و هراز چندگاهی مرتکب انحرافات و
جنایات بسیار تاسف بار و شرم آوری می شود که لکه های ننگ آن بر صفحات تاریخ ثبت و
پاک نشدنی باقی می ماند . ( قتل عام بومیان و زنده به گور کردن کودکانشان در کانادا، جنایات
وحشیانه ارتکابی علیه سرخ پوستان آمریکا، برده داری وشیوه های رذیلانه برخورد با آنها، جنگ های وحشیانه صلیبی از جمله بارزترین نمونه های ثبت شده در تاریخ تمدن غربی است).
رسوخ این فرهنگ تفاخر و آپارتاید در اجزای مختلف سیاسی – اعتقادی – اقتصادی و حتی علمی غرب چنان رشد و نمو کرده است که در بسیاری از موارد حتی بهره مندی ازحق حیات ، شیوه زندگی و نوع تفکر و تعقل و دسترسی به منابع و منافع اقتصادی را از دریچه منطق و عقل خویش ارزیابی می کنند. تشکیل و تحمیل دولت اسرائیل نیز ثمره بخشی از این تفکر و عصاره ای از این هنجارهای فرهنگی با پشتوانه خودبرتربینی نژادی واعتقادی صهیونیستی ، موجب تقویت این برداشت ناصواب و ظهور جلوه هایی از ارتکاب اعمال کثیف و شرورانه در کمال قساوت و بی رحمی به عنوان شر مطلق نسبت به سایر اقوام و ملل است. از جمله مظاهر و مصادیق این تفکرات آپارتایدگونه ورفتار های دوگانه ،جنایات ارتکابی علیه کودکان ، زنان و
افراد در انتظار دریافت سهمیه غذای حداقلی روزانه، حمله به بیمارستان ها،مدارس وچادرهای
آوارگان جنگ زده در نوارغزه ویران شده و نهایتا ترورشبانه دانشمندان و اعضای هیات علمی و شهروندان غیرنظامی در ایران میباشد.
ارتکاب جنایات فجیع اخیر بدون تردید به مثابه لکه های ننگ دیگری است که در صفحات تاریخ بشر قرن بیست و یکم ثبت و ماندگارخواهد شد. البته باید اذعان داشت که برخلاف سابقه تمدن درخشان ایران زمین که زادگاه اولین تمدن بشری (به تعبیر هگل ) و همچنین قدمگاه عارفان ، دانشمندان و مخترعین و مبتکرین تمدن ساز بشری بوده است ، در غرب خودفریفته ، ارتکاب جنایات علیه عالمان و دانشمندان دارای سوء سابقه بسیار است.
در تاریخ ثبت شده است که هیپاتیا نخستین زن ریاضی دان و فیلسوف برجسته قرن چهارم میلادی در اسکندریه به اتهام باورهای علمی اش توسط گروهی از مسیحیان متعصب به رهبری فردی بنام پیتر به قتل رسید و جسدش را با توهم تقرب الهی در آتش سوزاندند که برای مدت مدیدی موجب افول علم ریاضی در اسکندریه شد.
همچنین فیلسوف و اخترشناس ایتالیایی به نام جوردانو برونو در قرن شانزدهم و دانشمند دیگری بنام گالیله در قرن هفدهم میلادی به اتهام نظریه "چرخش زمین به دور خورشید" محاکمه و به مرگ و مجازات شدید محکوم شدند.
امروزه این تبعیض و تفاخر نژادی و اعتقادی که با پشتوانه یک رژیم سیاسی مسلح به آخرین تکنولوژی های فنی ، نظامی و بیولوژیکی نظام سرمایه داری مجهز شده ، بدون هیچگونه التزامی به حقوق بشر ، حقوق بشردوستانه و کنوانسیون های بین المللی خود را مجازبه ارتکاب هرگونه رذالت اخلاقی اعم از نسل کشی و جنایات جنگی می داند - به تعبیر صدراعظم آلمان " ماموریت نیابتی انجام اعمال کثیف غرب-"
اقرار به ارتکاب چنین رفتارهای ننگ آور و غیرقابل توجیهی در حقیقت استمرار اعمال جنایتکارانه ثبت شده در تاریخ است که نمونه هایی از آن شامل تفتیش عقاید سفیهانه در قرون
وسطی، محاکمه و مجازات دانشمندان ( در ابعاد اعتقادی، اجتماعی ) و جنایات اسکندر- مغول، موسولینی و هیتلر در ابعاد سیاسی محسوب می شوند.
نتانیاهو به عنوان بازوی اجرایی ، نظامی و سیاسی دنیای متکبرغرب در انجام ماموریت های کثیف بخش خودفریفته و متوهم تمدن غربی ( ضمن احترام به بزرگان نیک اندیش، مصلح و منصف غربی )، جنگی دوازده روزه علیه ایران را در پایان بهار 1404 2025( میلادی ) و یک سال اخیر علیه غزه بی دفاع و مردم و کودکان مظلوم آن مرتکب شد. در این مخاصمات نهایت شقاوت و بی رحمی در کشتن انسانهای بی گناه و دانشمندان عالم و فرهیخته را همچون عصر جاهلیت و قرون وسطی به کار گرفت . آمار سرسام آور جنایات اخیرکه انبوهی از نقض هنجارهای حقوقی نابخشودنی این قوم متوهم به برگزیدگی از جانب خداوند را به همراه دارد، با هیچ توجیه و عقل کودکانه ای قابل انتساب به خالق مهربان وهستی بخش نیست. أ><
علی ایحال باید به واقعیات تلخ بشر نیز اذعان داشت که حلقه های زنجیرۀ اشرار در طول تاریخ
بشر نه با مغول و هیتلر آغاز شده است و نه با نتانیاهو پایان می یابد. وجود این نکبت های نسل بشر متاسفانه و شاید برای ورزیدگی و بلوغ مفهوم کرامت انسانی ضرورت دارد.
در پایان باید نهایت تاثر و تکدر از این وقایع فجیع ناشی از بلاهت و توهم دانایی را جلوه ای از ابتذال شر دانست که مرتکبین آن نهادهای بین المللی ، روشنفکران ، عالمان و مدعیان تمدن و حقوق بشر غربی هستند که در اشتیاقی جاهلانه و ابلهانه ، یا جنایات را تمجید نموده اند و یا در نهایت فرومایگی بصورت ضمنی مجوز تعرض و ارتکاب جنایات را صادر نموده اند و یا در قبال آن ها به دلایل و انگیزه های سخیف غیرانسانی، نسبت به تقبیح شر سکوت پیشه نموده اند. این واکنش های نابخردانه و توهم آلود قطعا موجب تکرار این رفتارهای سفاهت بار در تاریخ بشرو بر مبنای "قانون کارما" و "تئوری آشوب" مسئولیت جمعی درپی خواهد داشت. اگرچه وعده الهی و قانون حاکم بر نظام هستی پیروزی حق و استقرار عدالت است. آمین
که دارد کینه بر روشن ضمیران یارب
ایا کور بادا چشم آن خصم
ز طوفان فتنه نگه دار این ملک قدم گاه بزرگان است این ملک
باقر شاملو
عضو هیات علمی دانشکده حقوق و مدیر حقوقی دانشگاه شهید بهشتی